|
سه شنبه 20 خرداد 1393برچسب:, :: 22:6 :: نويسنده : ❤..مریم..❤
حکایت رفاقت من با تو ،
حکایت "قهوه " ایست ،
که امروز به یاد تو ... ...
تلخِ تلخ نوشیدم !
که با هر جرعه ،
... بسیار اندیشیدم ،
که این طعم را دوست دارم ?ا نه ؟ !
و آنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن ،
که انتظار تمام شدنش را نداشتم !
و تمام که شد ،
فهمیدم ،
باز هم قهوه می خواهم !
حتی
،
تلخِ تلخ
نظرات شما عزیزان:
قالبت خیلی نــــآزع^_^
![]()
![]() |